جواب معرکه
به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد
معنی: به نام خداوندی که جان و اندیشه را آفرید و اندیشه ی انسان چیزی برتر از این را نمی تواند تجسم کند.
معنی کلمات:
خرد: دانش
اندیشه: فکر
آرایه ها ادبی:
خرد و اندیشه ← مراعات نظیر
خداوندِ نام و خداوندِ جای / خداوند روزی ده رهنمای
معنی: خداوندی که صاحب نام ها و مکان هاست (اما خودش در یک نام و یک مکان نمیگنجد) و خدایی که به مخلوقات روزی میبخشد و آنها را راهنمایی میکند.
معنی کلمات:
خداوند: صاحب، دارنده
جای: مکان
آرایه ها ادبی: جای و رهنمای قافیه اند و ردیف نداریم. / آرایه تکرار در واژه خداوند / در حدیثی اسمای الهی نود و نه مورد ذکر شده است. (إنَّ للّه ِ تِسعَه و تِسعینَ إسماً ) و در دعای جوشن کبیر کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی هزار و یک اسم و صفت الهی آمده است./روزی ده : اشاره به صفت رزّاق بودن الهی است (هو الرّزّاق) / رهنمای: اشاره به هدایتگری خداوند است ( واللّه یهدی مَن یشاء)
خداوند کیوان و گَردان سپهر / فروزندهی ماه و ناهید و مهر
معنی: خداوندی که سیاره زحل و آسمان و فلک را آفرید و در آن ماه و سیاره زهره و خورشید را قرار داد.
معنی کلمات:
مِهر خورشید
گردان: گردنده
فروزنده: روشن کننده
ناهید: سیارۀ زُهره
کیوان: بلندترین ستاره (زُحل)
آرایه ها ادبی: سپهر و مهر « قافیه اند » و ردیف نداریم. / مراعات نظیر (تناسب) در بین کلمات: کیوان، سپهر، ماه، ناهید، مهر
به بینندگان، آفریننده را / نبینی، مَرنجان دو بیننده را
معنی: تو نمیتوانی با دو چشمت خدا را ببینی، پس چشمهایت را آزار نده.
آرایه ها ادبی: آفریننده و بیننده قافیه اند و را و را ردیف / فردوسی در این بیت به یکی از عقاید مهم اهل تشیّع اشاره کرده است که وجود خداوند متعال با چشم و وجود مادّی قابل درک نیست .( لاتُدرکُهُ الابصارُ و هو یُدرکُ الابصارَ).
نیابد بدو نیز، اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه
معنی: انسان با فکر و اندیشهی محدودش نمی تواند ذات پررودگاری را که از نام و مکان برتر است درک کند.
معنی کلمات:
جایگاه: مکان
آرایه ها ادبی: راه و جایگاه قافیه اند و ردیف نداریم / مفهوم بیت: نامحدود در محدود نمی گنجد.
ستودن نداند کس او را چو هست / میان بندگی را ببایدت بست
معنی: کسی نمیتواند آنگونه که شایسته است خداوند را ستایش کند، پس فقط باید آمادهی بندگی و عبادت او شوی.
معنی کلمات:
ستودن: ستایش کردن
آرایه ها ادبی: هست و بست قافیه اند و ردیف نداریم / آرایه کنایه: میان بندگی کنایه از آماده بودن / مفهوم بیت: وظیفه ی ما میان ما و خدا ، فقط بندگی است.
توانا بوَد هرکه دانا بوَد / زدانش، دل پیر، بُرنا بود
معنی: هرکسی که دانا باشد، توانایی هم دارد، انسان دانا میتواند هر کاری انجام دهد. دانش سبب شادمانی دل انسان می شود بنابراین دل انسان پیر با علم و دانش جوان میشود.
معنی کلمات:
برنا: جوان
آرایه ها ادبی: دانا و برنا قافیه اند و بود و بود ردیف / آرایه تضاد بین برنا و پیر